سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکان بیش فعال(8)

واکنش های دستگاه عصبی :

دستگاه عصبی خودکار و دستگاه اعصاب مرکزی هر دو مورد بررسی قرار گرفته است . مقیاسهای روانی دستگاه خودکار ، چون هدایت پوستی و ضربان قلب نتایج متضادی را نشان داده اند ، هر چند بطور تجربی می توان نتیجه گرفت که کودکان بیش فعال ، در واکنشهای دستگاه عصبی خودکار از کودکان گروه مقایسه پاسخ دهندگی کمتری داشته اند .

ادامه مطلب...

کودکان بیش فعال(7)

عوامل مربوط به هنگام تولد :

مشکلات مربوط به هنگام تولد در چندین مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است . راس و ویلهام ، بررسیهایی را که بر روی جمعیتهای وسیع به عمل آمده است ، مرور کرد و نتیجه گرفته اند کخ میان کودکان گروه کنترل و کودکان بیش فعال در عوامل مربوط به هنگام تولد تفاوتهایی گزارش شده است . در عین حال ، قضاوتها برای پیش بینی مسائل رفتاری کم و محدودند .

ادامه مطلب...

کودکان بیش فعال (5)

اول اینکه برخی اختلالات عصبی موجب نارساییهای رفتاری و یادگیری می شود ؛ دوم ، تحرک بیش از حد در توجه ، و در نتیجه در یادگیری اثر می گذارد ؛ و سوم آنکه بی اختیاری در یادگیری تداخل می کند . همچنین عقلانی است که گمان بریم کودک احتمالاً در شبکه ای از تارهای به هم تنیده مشکلات یادگیری ، الگوهای رفتاری که اثرهای متقابلی بر یکدیگر      می گذارند ، اسیر شود و این مسأله پیامدهای منفی چون واکنش دیگران و خود شناسی ناقص به بار می آورد .

ادامه مطلب...

کودکان بیش فعال (4)

جدول 2-1 : معیار DSM-III  برای اختلال نارسایی توجه و تحرک بیش از حد

الف

بی توجهی : دست کم سه مورد از موارد زیر :

1. اغلب قادر نیست کاری را که شروع کرده است تمام کند .

2. اغلب به نظر می آید گوش نمی کند .

3. به سادگی حواسش پرت می شود .

4. نمی تواند روی کارهای مدرسه یا کارهای دیگری که نیاز به توجه دارد تمرکز کند .

5. هنگام بازی نمی تواند خود را ملزم به رعایت مقررات بازی کند .

ب

بی اختیاری : دست کم سه مورد از موارد زیر

1. اغلب قبل از تفکر اقدام به عمل می کند .

2. دائم از فعالیتی به فعالیت دیگر می پرد .

3. در سازمان دادن به کار با مشکل روبه روست ( این مسأله ربطی به ناتوانی شناختی ندارد ).

4. به نظارت فراوان نیازمند است .

5. غالباً در کلاس دیگران را با صدای بلند صدا می زند .

6. در بازیهای گروهی نمی تواند منتظر نوبت باشد .

ج

تحرک بیش از حد : دست کم دو مورد از موارد زیر

1. دائم به این طرف و آنطرف می دود و از چیزها بالا می رود .

2. نمی تواند آرام بنشیند و مدام می جنبد .

3. نمی تواند در یک حالت ثابت بنشیند .

4. در خلال خواب دائم در تقلا و تکان خوردن است .

5. همیشه در حال جنبیدن است ، گویی موتوری او را به حرکت در می آرود .

د

پیدایش پیش از 7 سالگی .

ه

دوره آن دست کم شش ماه است .

و

دلیل آن شیزوفرنی ، اختلال عاطفی ، یا عقب ماندگی شدید یا عمیق است .

 ادامه مطلب...

کودکان بیش فعال(3)

- تحرک بیش از حد چیست ؟

در سالهای اخیر آگاهی ما در مورد تحرک بیش از حد به میزان چشم گیری افزایش یافته و نیز توجه ها از میزان فعالیت ، به نارسایی توجه ، و سپس به مسائل گسترده تر رشد اجتماعی تغییر جهت داده است . در این سالها گرایش قوی وجود داشته است تا تحرک بیش از حد ، تنها حکم داشتن فعالیت بیش از حد و اندازه را پیدا نکند بلکه به آن به دیده ی یک سندوم ، نگریسته شود که غالب اوقات با نامهای سندوم جنب و جوش بیش از حد ، اختلال تحرک بیش از حد و اختیار ، و پر جنب و جوش ، از آن یاد می شود .

ادامه مطلب...

کودکان بیش فعال(2)

نقص جزئی در کار مغز :

پیشینه ی مفهوم جزئی در کار مغز ، به ارتباط میان آسیب دیدگی مغزی شناخته شده ، و پیامدهای آشکار یا فرضی آن باز می گردد . این ارتباط را پژوهشگرانی که دیدگاههای متفاوتی داشتند بنا نهادند.

 برای مثال « بروکا » دو مرد را که توانایی سخنگویی خود را در اواسط زندگی از دست داده بودند ، مورد مطالعه قرار داد . پس از مرگ این دو ، توانست با استفاده از « اتوپسی » نشان بدهد که هر دوی آنها در ناحیه بخصوصی در جلوی نیمکره ی چپ مغز دچار آتروفی بوده اند . هنگام مطالعه سربازان جنگ جسمانی اول که صدمه مغزی دیده بودند گلداشتایی این فرضیه را ارائه داد که آنان از معلولیت های ادراکی و نیز یکدندگی رفتاری ، فقدان ابتکار و آغازگری و ناهماهنگی رنج می برند .

روی کودکانی که پس از جنگ جهانی اول به اپیدی انسفالیست ( التهاب مخ ) دچار شده بودند،  نیز تحقیقات بسیاری صورت گرفت . توصیفی که از این کودکان بعمل می آمد آنان را مبتلا به بی ثباتی عاطفی ، تند مزاجی ، کلدشتی و لجاجت ، ناتوانی حافظه ، بی توجهی ، تحرک بیش از حد ، افسردگی ، ناتوانی حرکتی و ضد اجتماعی معرفی می کرد .

تمامی این تلاشها با آسیب دیدگی های مغزی شناخته شده شروع شد و به بررسی پیامدهای آشکار آن پرداخت . اما بزودی نگرش دومی عرضه و در همه جا منتشر شد . این نگرش جستجو برای علت ، هنگام نبود پیشینه ای مشخص بود . بدین معنی که پژوهشگران اختلالاتی رفتاری را یافتند که پیش از آن تصور می رفت از آسیب دیدگی مغزی ناشی شده است .

بدون اینکه هیچ گونه نشانه مستقلی دال بر آسیب دیدگی مغزی واقعی وجود داشته باشد . برای نمونه کان و کرمن هنگام توصیف مشکلات رفتاری مدرسه و تحرک بیش از حد ، حواس پرتی،  بی اختیاری ، توجه ناکافی ، آنها را به آسیب دیدگی در پایه ی مغز مربوط دانستند .

در مرکزی به نام خانه اِما پندلتون برادلی ( کودکی که به عوارضی پس از بهبود انسفالیت همدگیر مبتلا بود ) که به یاد خود این کودک در پراویدنس رُد آیلند آمریکا تأسیس شده است ، لدفرودنمدف ، از اختلال بیش از حد و بی اختیار ، تعریض ارائه کردند که ناتواناییهای یادگیری را نیز در بر می گرفت ، و آن را با نقص کار مغز مربوط دانستند .

 در همین حال اشتراوس و ورنه مطالعاتی را روی نارسایی ذهنی شروع کردند ، تا ببینند آیا جلوه های آسیب دیدگی مغزی بزرگسالان ، آنگونه که گلداشتایی ترسیم کرده است ، در کودکان نیز قابل مشاهده است .اینکار به تحقیقات دامنه داری منجر شد که در درجة نخست توجه آن به جبران نواقص آموزش کودکانی معطوف شد که کم و بیش جزو کودکان عادی به حساب     می آمدند ، اما دچار نارساییهای یادگیری ، حرکتی ، ادراکی ، زبانی و رفتاری بودند چنین استدلال شد که اینگونه کودکان از آسیب دیدگی مغزی رنج می برند .

در عین حاال بزودی روشن شد ، در اکثر کودکانی که دچار اینگونه مشکلات هستند اثری از آسیب دیدگی مغزی دیده نمی شود ، از این رو اصطلاح آسیب دیدگی جزئی مغز پا به عرصه وجود گذاشت و مفهوم آن بود که درجه آسیب دیدگی مغز به حدی جزیی است که نمی توان آن را با روشهای بالینی معمول شناسایی کرد . این اصطلاح بعدها به نقص جزیی در کار مغز تغییر پیدا کرد ؛ بدین معنی که گر چه امکان دارد آسیب دیدگی وجود نداشته باشد ، اما پندار بر این است که در کار دستگاه مرکزی اعصاب نقص جزیی وجود دارد .

رهبر یک گروه ویژه که در سال 1966 از جانب انجمن ملی کودکان و بزرگسالان زمین گیر ، و مؤسسه های ملی بیماریهای عصبی و شنوایی حمایت مالی می شد کوشید تا با ارائه ده ویژگی که بیشتر از همه درباره ی آنها سخن رفته و در جدول 1-1 نشان داده شده است توضیح بیشتری درباره نقص جزیی کار مغز ارائه دهد .

 


 

 

جدول 1-1 : ده ویژگی که غالباً بیشتر از بقیه با اصطلاح نقص جزیی درکار مغز پیوند خورده است.

1

               تحرک بیش از حد

2

ناتواناییهای ادراکی حرکتی

3

عدم توازن عاطفی

4

نارساییهای همکاری و تشریک مساعی

5

اختلال در توجه

6

بی اختیاری و بر انگیختی ناگهانی

7

اختلال در حافظه و تفکر

8

ناتوانایی یادگیری بخصوص

9

اختلال در تکلّم و زبان

10

نشانه های عصبی نامعلوم و عدم هماهنگی در نوارهای مغزی

 تحرک بیش از حد :

امروزه تنها معدودی از اختلالهای رفتاری هستند که به اندازه ی تحرک بیش از حد بحث انگیزند و علاقه دست اندرکاران را برانگیخته اند اولین بار به سال 1845 پزشکی آلمانی به نام هنرنج هوفمان تحرک بیش از حد را توصیف کرد ؛ اما تا اواخر دهه ی 1950 بررسی همه جانبه روی آن صورت نگرفت . در این سال نگرانی ها درباره ی کودکانی که مشکلات یادگیری و رفتاری داشتند رو به فزونی گذارد .

با شروع درمان تحرک بیش از حد از طریق دارو در اواخر دهه 1960 ، علاقه و بحث بیشتری در این مورد بوجود آمد .برآوردها درباره ی میزان رواج و تحرک بیش از حد غالباً بین 5 تا 10 درصد کودکان سن مدرسه را در بر می گیرد .

در عین حال اطلاعات مربوط به میزان رواج تحرک بیش از حد ، تا حد زیادی متغییر است و حتی تا 20 رصد نیز می رسد . این تغییر پذیری را می توان تا حدی زیادی نتیجه ی استفاده از ابزارهای گوناگون در درجه بندی تحرک بیش از حد دانست . زیرا هر یک از ابزارها برای وجود تحرک بیش از حد درجات متفاوتی قائل است و افزون بر آن ارزیابیها نیز با یکدیگر متفاوتند .

با وجد این الگوهای کاملاً پایداری در این مورد بدست آمده است . شاید آنچه که بیشتر از همه به چشم می آید این است که اغلب پسرها بیشتر از دخترها به این اختلال مبتلا می شوند و نسبتی که در این مورد وجود دارد که تحرک بیش از حد را با طبقه ی اجتماعی پایین پیوند می دهد .


کودکان بیش فعال

مرکز تربیت معلم شهید رجایی

شهرستان تربت حیدریه

 موضوع :

بیش فعالی ، عوامل و درمان آن

 زیر نظر استاد ارجمند :

جناب آقای سید حمید اسحاق نیا

 پژوهشگران:

محمد کاظم عطائی نیا

 محمد مهدی میرزائی

 محمد رضا نژاد حسین

 مجید لطفی

محسن طهرانی

 سال تحصیلی86-87

بقیه مطلب را در ادامه ببینید.

ادامه مطلب...